شگفتانگیزی مسافران نوروزی با ویلاهای ۲۰ میلیون تومانی/ وقتی نظارتی بر نرخگذاری ویلاهای مازندران نیست
تاریخ انتشار: ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۳۲۸۵۳
ویلاها و خانههای مسافر بدون نظارت در سواحل و مناطق جنگلی مازندران با شبی ۲۰ میلیون تومان باعث شگفتی مسافران نوروزی شده است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از محمودآباد، هر 10 قدم برمیداریم آنها را میبینید یک نفر، دو نفر و بعضیها هم سه نفر وارد شهر محمودآباد که میشوید در هر گوشه خیابانهای این شهر آنها را میبینید که یک کاغذ مستطیلی یا مربعی در دست داشته و مخاطبان را به نوشته روی آن کاغذ از جنس کارتن جلب میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سن و سال مشخصی ندارد هر سنی را میبینید که آن کاغذ نوشتاری را در دست نگه داشته و در گوشه خیابانهای شهر محمودآباد ایستادهاند و با دیدن هر خودروی پلاک غیربومی به آن سمت میروند و چیزهایی را میگویند.
آن نوشتهها نظر ما را هم به خود جلب کرده، نوشتههایی که سالها است در گوشه خیابانهای شهرهای ساحلی مازندران از سوی این افراد مشاهده میشود و همیشه برایم جای سوال است که این افراد برای ایستادن و با دست داشتن آن نوشتهها چقدر پول دریافت میکنند؟ اصلا درآمد خوبی از این راه کسب میکنند که در گرما و سرما گوشه این خیابانها میایستند؟
ویلا، ویلای استخردار، ویلای لاکچری، ویلای نیمه لاکچری؛ بله اینها نوشتهای است که بر روی آن کاغذ مشاهده میکنید که در دستان نوجوان 13 ساله، جوان 25 ساله، آقای 45 ساله و نهایت یک فرد 50 ساله قرار گرفته است و ایستاده و برخی را هم نشسته بر روی صندلی در آن گوشه خیابانهای محمودآباد نظرتان را به خودتان جلب میکند.
علاوه بر آن تابلوهایی را هم کنار گذری چند مشاور املاکی هم میبینید که نوشتههای حجمی ویلا، ویلا استخردار و، لاکچری را به منظور اجاره آورده است.
کنجکاو از این نوشتهها و قرار گرفتن در این ایام تعطیلات نوروزی به سمت این آقایان کاغذ به دست کشیده شدیم تا بپرسیم شرایط اجارهای هر یک از این خانههای اجارهای چگونه و چقدر است.
پس از خوش و بش پرسیدم یکی از آشناهای ما قرار است به همراه بستگانشان به این شهرستان بیایند و دنبال اجاره ویلا هستند، شرایط اجارهتان چه طوری است؟ جوانی که با یک نفر دیگری بود، گفت: ویلاها قیمتهایش متفاوته و بستگی به نوع ویلا هم دارد؛ قیمتها از شبی 4 میلیون شروع میشود تا شبی 15 و 20 میلیون تومان.
پرسیدم که این بستگی که گفتید یعنی چی؟ جواب داد: اینکه ویلای معمولی میخواهید یا لاکچری و شیک که قیمت این ویلاها شبی 10 میلیون شروع میشود تا به ویلاهای استخردار که به شبی 15 میلیون میرسد؛ البته باید تعداد خانواده هم دید که چند نفر هستند و این روی قیمت تاثیر دارد.
به راهم ادامه دادم تا از دیگر افرادی که در جاهای دیگر این شهر ایستادهاند هم بپرسم شرایط اجاره ویلای آنها چگونه است؛ آقای 50 ساله که بر روی صندلی نشسته بود و کلاه حصیری بر سر داشت تا زیر آن آفتاب داغ سایهبانش شود.
اجاره ویلا شبی 5 میلیون تا 20 میلیون تومان
پرسیدم که ویلا میخواهیم دارید؟ با اشتیاق گفت: بله کنار دریا میخواهید یا سمت روستا؟ لاکچری یا نیمه لاکچری؟ سوئیت هم داریم؟ گفتم: حقیقتش برای یکی از آشناهاست که از اصفهان میآیند و برای سه شب میخواهند. جواب داد: قیمتها از شبی 2 تومان روستایی داریم تا شبی 20 میلیون کنار دریا که مجهز کامل و دارای استخر، جکوزی و سونا است. گفتم چرا اینقدر قیمتهاش بالاست؟ خندید و گفت: اتفاقا خوبه قیمتهاش با وجود این همه گرانی و تورم؛ تازه این ویلاها در طول سال خالی میماند و در این ایام اجاره داده میشود پس زیاد قیمتها بالا نیستش.
برام جای سوال پیش آمد که آیا این قیمتها در سایر شهرهای ساحلی مازندران به همین حالت است به همین منظور به شهر نزدیک محمودآباد، یعنی سرخرود رفتم و از آن افرادی که گوشه خیابانها ایستادهاند قیمت ویلاها خواستم که آنها هم به مانند آن افراد محمودآباد همین قیمت را گفتند. به فکرم رسید که قیمتها در آن خانههای روستایی چقدر است آخر شنیدم برخی از صاحبان خانههای روستایی نزدیک به دریا هم خانههای خود را در این ایام اجاره میدهند؛ پرسوجو کردم و با تماس تلفنی با یکی از آشناها در روستای بیشه کلای بخش مرکزی محمودآباد گفت که اجاره خانه شبی 2 میلیون است تا 4 میلیون تومان، البته بستگی به تعداد جمعیت نیز دارد و اگر جمعیت زیاد باشد قیمت بالا میرود.
واقعا این نرخگذاری قیمت خانههای اجارهای یک شبه برعهده چه ارگانی است؟ اصلا چرا نظارتی بر روی این نرخها و اجاره چنین مکانهایی از سوی استانداری مازندران صورت نمیگیرد؟ در این ایام تعطیلات یکی از مواردی که نظرمان را به خود جلب کرد ازدیاد چادرخوابی در سطح خیابانها و جادههای شهرهای ساحلی و جنگلی استان مازندران از سوی مسافران و گردشگران است که افزایش قیمت این مکانها یکی از عواملی بر چادرخوابی این مسافران است.
خانه مسافرهای غیرمجاز آسیبی بر صنعت گردشگری مازندران
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی محمودآباد در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با اشاره به قیمتهای ویلاهای اجارهای عنوان کرد: این ویلاها جزو واحدهای اقامتی حوزه گردشگری نیست و نیاز است مردم بدانند که نظارت این ویلاها تا زمانی که مجوز نداشتند باشند تحت نظارت بخش گردشگری میراث نیستند.
نبی اله اصغری با بیان اینکه هر یک از اقامتگاههای رسمی طبق نرخنامه و درجهبندی براساس تورم سالانه به اجاره مسافران و گردشگران میپردازند، افزود: مشاهده هر گونه اجارهای در فضای مجازی با نرخ شبی 7 میلیون به بالا در خانه مسافرهای غیرمجاز است و زیرنظر میراث نیستند.
وی تصریح کرد: این واحدهای استیجاری و خانه مسافرها جزو تغییر کاربری قرار نمیگیرند، اما به حالت واحد مسکونی مبادرت به اسکان مسافر میپردازند که این واحدها دارای نرخ نبوده و تاکنون گردشگری نتوانسته برای آنها نرخی تعیین کند.
اصغری نرخ این واحدهای مسکونی را براساس عرضه و تقاضا مطرح کرد و گفت: تفاهم اجاره این خانهها دو طرفانه صاحبخانه و مسافر است و طبق آن نرخ صاحبخانه اجاره داده میشود.
این مسئول با بیان اینکه اجاره این واحدها بر چند دلیل آسیب جدی بر صنعت گردشگری مازندران میزند، بیان کرد: اولا پولی که آورد صنعت گردشگری میشود به بیراهه میرود و اصلا این مبالغی که با اجاره واحدهای مسکونی صورت میگیرد صرف خدمات گردشگری چون پارکها، سرویسهای بهداشتی، تفرجگاهها نمیشود.
وی ادامه داد: این مشکل نه تنها در این شهرستان، بلکه در کل کشور وجود دارد که خانه مسافرهای مجوزدار دارای نرخ و غیرمجوزدار نیز نرخ خاصی ندارند و در این خصوص تاکنون نظارتی از سوی نهادی انجام نشده است، البته شاید بشود توسط شورای تامین شهرستان با تشکیل کمیته نظارتی برای نرخگذاری این واحدها یک تصمیماتی گرفت، اگر چه خیلی سخت است.
اصغری خاطرنشان کرد: در این شهرستان 3 هزار خانه شناسایی شده وجود دارد که حدود یک هزار و 300 خانه شناسنامهدار و دارای مالک است که تاکنون 380 مورد پروانه صادر شده است؛ واقعا ساماندهی در این عرصه بسیار سخت و دشوار است.
ورود دستگاه قضایی بر نظارت واحدهای مسکونی غیرمجاز مازندران
مهران حسنی، معاون گردشگری میراث فرهنگی، گردشگری مازندران در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم واحدهای اقامت پذیرایی در استان را واحدهایی دارای پروانه بهره برداری عنوان و اظهار کرد: هماکنون در مازندران 64 هتل، 51 متل، 91 هتل آپارتمان، 14 مهمانپذیر، هشت مجتمع گردشگری، 5 هزار و 305 خانه مسافر، 370 بومگردی و 10 کمپینگ وجود دارد و در بخش تاسیسات شامل پلاژها نیز 123 پروانه فعالیت دارد.
وی با بیان اینکه در حوزه مناطق نمونه که در ایام تعطیلات نوروزی فعالیت دارد شامل اقامتگاههای دولتی با ظرفیت رسمی و مدارس، زائرسراها با ظرفیت غیررسمی است، افزود: در خصوص واحدهای غیرمجاز اعم از اقامتی و پذیرایی است که پروانه بهرهبرداری ندارند.
معاون گردشگری میراث فرهنگی، گردشگری مازندران با بیان اینکه طبق ماده 23 آییننامه ایجاد اصلاح، تکمیل، درجهبندی و نرخگذاری تاسیسات گردشگری ساماندهی با شناسایی از سوی گردشگری برای این واحدهای اقامتی انجام میشود، افزود: برای نظارت بر این واحدهای مسکونی نیروی انتظامی و دادستانی پایهکار بیایند تا ساماندهی صورت گیرد؛ البته خود این کار فعل و اجاره دادن خانه و ویلا براساس قانون ماده 7 توسعه صنعت گردشگری و جهانگردی سال 70 باید مجوز لازم را از وزارت میراث فرهنگی اخذ کنند در غیر این صورت تخلف است و به جزای نقدی و حتی پلمپ جریمه میشوند.
حسنی با تاکید براینکه خانه مسافر براساس آییننامه ایجاد اصلاح مصوب سال 1394 جزو تاسیسات گردشگری است، عنوان کرد: حدود 29 نوع تاسیس گردشگری در حوزه صنعت گردشگری قرار میگیرند، بنابراین فردی برای اجاره مکان گردشگری تابع این قانون قرار میگیرد.
معاون گردشگری میراث فرهنگی مازندران با بیان اینکه شروع فعل در مکان تخلف است و بهرهبردار باید مجوز بگیرند و با نرخ قانونی اجاره دهند، اما برای صاحبان این خانهها آزادی عمل وجود دارد تا نرخ آزاد بدهند، اظهار کرد: واحدهای گردشگری براساس نرخ دستورالعمل وزارتخانه و نرخ تورم تعیین میشود که این افزایش سالانه در مهرماه طبق جامع تاسیسات گردشگری صورت میگیرد.
وی با اشاره به آخرین وضعیت اقامتگاههای رسمی در این ایام تعطیلات نوروزی عنوان کرد: در بازدید حدود 90 تا 100 درصد از این اقامتگاهها اشغال بودند که این نشاندهنده استقبال مسافران بوده است.
حسنی خاطرنشان کرد: همچنین در بخش بومگردی ها نیز با توجه به نوع خاص و ذائقه مسافر به سمت آن کشیده میشوند که در مقطع جامع کنونی و وجود زندگی ماشینی این واحدها مورد استقبال قرار گرفته است.
این مسئول در خصوص افزایش چادرخوابی مطرح کرد: ممکنه یک عامل آن به افزایش این اقامتگاههای غیررسمی برگردد، اما عامل مطلق نباشد و به علاقه مندگی مسافران نیز شامل میشود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: گردشگری مازندران گوشه خیابان واحدهای مسکونی گوشه خیابان ها گردشگری میراث صنعت گردشگری ایام تعطیلات میلیون تومان میراث فرهنگی اقامتگاه ها خانه مسافر نرخ گذاری نوشته ها اجاره ای قیمت ها خانه ها بر روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۳۲۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمان مشق عشق را در مکتبخانهها تدریس میکنند
خبرگزاری مهر – گروه استانها: از کودکی به ما آموختهاند که واژه «معلم» بسیار مقدس است، انسانی که همواره در ذهن ما تداعی کننده پاکی، مهربانی، دلسوزی و آرامش است.
مردان و زنانی که با هنر خاص خودشان دهها کودک و نوجوان را ساعتها در کنار هم در چهار دیواری با آرامش و متانت کنار هم مینشانند و راه روشن آینده را برایشان ترسیم میکنند.
معلمی شغل نیست، بلکه عشقی است که در مویرگهای سیستم آموزش و پرورش جریان یافته تا با در هم تنیدگی منظم و بی نقصش آیندهای درخشان را برای ایران سربلندمان رقم بزند.
واژه ایثار را میتوان در تلاش مردان و زنانی ترجمه کرد که علی رغم کمبودها، فرسایشها و چالشهای اقتصادی عاشقانه پای تحصیل فرزندان ایران ایستادهاند تا راه درست زندگی کردن را آموزش دهند.
علی سمیع یکی از مردان عاشقی است که نه تنها در کلاس درس بلکه در صحنه زندگی شخصی اش، ایثار را تمام قد معنا کرده است، روایت از خودگذشتگیهای آقای سمیع دشوار است اما گوشهای از آن را برای شما به نگارش درآوردهایم.
او ۳۳ سال است که پس از تحصیل و قبولی در تربیت معلم گلپایگان پا به عرصه آموزش گذاشته و در مدارس خمینیشهر، شاهین شهر و ناحیه چهار آموزش و پرورش به تدریس پرداخته است، علاقه به زادگاهش او را راهی میمه کرد و تا امروز ۱۳ سال است که به عنوان مدیر مدرسه برکت خدمت میکند.
مدرک تحصیلی این معلم عشق، کارشناسیارشد مدیریت و برنامهریزی درسی است. در سال ۱۳۷۸ ازدواج کرده و یک سال بعد دخترش چراغ زندگی مشترکشان را نورانی تر کرد و با تولد فرزند پسرش در سال ۱۳۸۶ جمع خانوادهاش جمعتر شد.
نگهداری از همسری که ۸ سال است در کما به سر میبرد
سال ۱۳۹۴ را میتوان از سختترین سالهای زندگی آقای سمیع دانست، او در این باره به خبرنگار مهر میگوید: ۹ سال پیش متوجه تغییر رنگ در چشمان همسرم شدم، پس از مراجعه به پزشک متوجه بیماری کبد وی شدیم و به دستور پزشک عمل ERCP را برای همسرم انجام دادند.
او ادامه میدهد: حین این عمل جراحی مجرای کبد دچار پارگی شده و ترشحات کبدی وارد شکم شده و همین امر موجب عفونت شدید و در نهایت ایست قلبی همسرم شد که در نهایت وی در روز دوم فروردین سال ۱۳۹۵ به کما رفت؛ در خرداد همان سال قلب همسر آقای معلم، صرفاً احیا و از بخش ICU به بخش منتقل شد؛ پس از ۱۰ روز، ختم قرآن برای او گرفته شده که وی در همان موقع توانسته چشمهای خود را بازکرده و این یک روزنه امید برای خانواده سمیع بهحساب میآمد؛ پس از ۶ ماه مراقبت از همسر توسط شخص معلم، او بهمرور میتواند تنفسش را بدون نیاز به دستگاه اکسیژن انجام دهد.
هر چند در این مدت آشنایان و بستگان به این معلم ایثارگر پیشنهاد اهدا اعضای بدن همسرش را دادند اما او با امید به بهبود امروز با گذشت بیش از ۸ سال همچنان از همسرش نگهداری میکند چرا که این اتفاق را امتحان الهی میداند و همه تلاش خود را به کار گرفته تا از این امتحان سربلند بیرون بیاید.
به ثمر نشست صبر ۸ ساله
هر چند خانواده همسرش نیز در این راه او را تنها نگذاشتند و دخترشان را در اتاقی بالای خانهشان جای داده تا کمک حالی برای داماد متعهدشان باشند.
تلاشهای آقای سمیع بی اثر نبوده، به گفته خودش همسرش مدتی است که حس لامسه و شنواییاش را به دست آورده و زمانی که پاهای همسرش را کمی فشار میدهد و یا سخنی با او میگوید واکنشی دریافت میکند که صرفاً شامل حرکات ریز مردمک چشم، خنده و گریه بدون صدا است.
او که قدردان زحمات خانواده همسرش و به ویژه مادرخانمش است، میگوید: در این مدت مادر همسرم تهیهٔ غذا را بر عهده داشتند و من از ایشان تشکر فراوان دارم، مادر خودم نیز قبلاً کمک زیادی به من می کرد اما به علت حادثهای دیگر امکان کمک ندارد و من وظیفه نگهداری وی را نیز دارم.
آقای سمیع همه مراقبتهای لازم روزانه را از همسرش انجام میدهد و الگویی نیکو از صبر و وفاداری برای شاگردانش است.
روایت ایثار معلمان ایران تمامی ندارد چرا که در نقطه نقطه این مرز و بوم مردان و زنانی هستند که از جان برای فرزندان ایران مایه میگذارند، هستند دانش آموزانی که در مدارس دور و نزدیک دچار مشکلاتی هستند که معلمان همچون خانواده دوم برای آنها دغدغه دارند و از هیچ حمایتی دریغ نمیکنند.
نازنین صفری دانش آموزی در شرق اصفهان است، دانش آموزی که دچار عارضه ناشنوایی مادرزادی بوده اما آنها اعتقاد داشتند درمان او ممکن بود. نازنین دانش آموز مدرسه صابر در شهر ورزنه است، معلمان مدرسه از همان ابتدا که متوجه ناتوانی نازنین در شنیدن شدند، پیگیر کاشت حلزون برای وی شدند، هر چند به دلایلی انجام این عمل به طور انجامید اما در نهایت در بهار ۱۴۰۲ این آرزو به انجام رسید.
فداکاری معلمان برای درمان شنوایی نازنین
محمدرمضانی یکی از آموزگاران مدرسه صابر است، او در این باره به خبرنگار مهر میگوید: در بهار سال ۱۴۰۲ شرایط برای عمل کاشت حلزون نازنین فراهم شد؛ تعدادی از پزشکان در اصفهان اعتقاد داشتند امکان درمان نازنین وجود ندارد، اما ما ناامید نشدیم به پزشکان تهران مراجعه کردیم و با نشان دادن سیتی اسکن یکی از پزشکان با انجام عمل موافقت کرد اما این نکته را نیز تاکید کرد که ممکن است بهبود نداشته باشد.
این معلم فداکار که همراه با دیگر همکارانش برای درمان نازنین عزمی جزم داشتند، پس از تائید چهار پزشک نازنین را راهی اتاق عمل کردند. اما ماجرای قبل از اعزام نازنین به اتاق عمل هم شنیدنی است؛ «واقعاً خدا در این کار همراه ما بود. ما در یک روز تأییدیه هر چهار پزشک را که هر کدام در یک جای تهران بودند گرفتیم، درصورتیکه ممکن بود چند روز زمان ببرد. ساعت ۱۲ ظهر با پرسوجو متوجه شدم پزشک معالج در بیمارستان بقیه الله عمل دارد. پشت در اتاق عمل رفتم و از طریق آیفونی که آنجا بود به پرستار اطلاع دادم با وی کار واجب دارم. پرستار گفت نیم ساعت منتظر بمانم و اگر دکتر نیامد دیگر بروم. دقایقی نگذشت که دکتر از اتاق عمل بیرون آمد. به سمت دکتر رفتم و کاغذها را نشانش دادم. کمی ناراحت شد که چرا او را از اتاق عمل صدا کردم. حق هم داشت. من هم توضیح دادم که از یک هزار کیلومتر راه به تهران میآیم و چارهای ندارم. دکتر برگههای تأییدیه را نگاه کرد و گفت به صندوق هیئتامنای صرفهجویی ارزی مراجعه کنم. بلافاصله به آن صندوق مراجعه کردم و ۲۵ میلیون تومان بهعنوان پیشپرداخت برای سفارش حلزون واریز کردم. سه ماه بعد مجدداً تماس گرفتند و ۷۵ میلیون دیگر واریز کردیم و در یک نوبت دیگر هم ۳۵ میلیون تومان واریز شد. خلاصه وقتی هزینه ایمپلنت را کامل واریز کردیم گفتند سهشنبه هفته بعدش نوبت عمل دارید. هزینه این ایمپلنتها تقریباً ۷٠٠ میلیون تومان است و این صندوق صرفهجویی ارزی ۵٠٠ میلیون تومان را بهنوعی تقبل میکند و ۲٠٠ میلیون مابقی را بیمار باید پرداخت کند. بالاخره در آذرماه نازنین را برای عمل به بیمارستان بردیم؛ کاشت حلزون به لطف خدا و به پزشک متخصص با موفقیت انجام شد و صبح روز بعد ساعت ۱۱ نازنین از بیمارستان مرخص شد. البته آن موقع نازنین چیزی نمیشنید اما دکتر با تستهایی که انجام داد گفت عمل بسیار خوب بوده و ۲ ماه بعد برای نصب دستگاه دوم باید مجدداً مراجعه میکردیم تا نازنین بتواند صداها را دریافت کند و با استفاده از حلزون کاشته شده بشنود و تجزیهوتحلیل کند.»
وی درباره تأمین هزینههای عمل نازنین میگوید: تقریباً از وقتی که مطمئن شدیم این کار به نتیجه میرسد تأمین این ۲٠٠ میلیون را در اولویت قرار دادیم. با خیریه امیرالمؤمنین (ع) هماهنگ کردیم و با قراردادن پیامهایی در فضای مجازی کانالهای شهرستان از مردم خواستیم برای کاشت حلزون نازنین کمکهای خود را بهحساب خیریه بریزند و ظرف یک هفته با کمک همین مردم شهرستان ورزنه و خیرین گرانقدرش ۲٠٠ میلیون تومان جمعآوری شد.
این معلم فداکار درباره اولین روزی که نازنین شنیدن را آغاز کرد بیان میکند: اولینبار همان روزی بود که در مطب دکتر دستگاه دوم نصب شد؛ وقتی نازنین برای اولینبار صداهای اطراف را شنید به طور طبیعی مثل دیگر ناشنوایانی که اولینبار میشنوند، برافروخته و قرمز شد و حسابی ترسیده بود. ولی بعد کمکم برایش عادی شد. وقتی من پشت سرش ایستادم و دست زدم و بعد روبرویش قرار گرفتم و از او با اشاره پرسیدم من چند بار دست زدم و نازنین درست جواب داد، انگار تمام دنیا را به من داده بودند و فقط نمیتوانستم جلوی اطرافیان از خوشحالی گریه کنم.
آقای رمضانی درباره واکنشهای جالب نازنین به صداها میگوید: همان روزی که از مطب دکتر برگشتیم وقتی از دستاندازها میگذشتیم و صدای برخورد به گوش میرسید، نازنین با اشاره به مادرش میگفت که چرا پایش را به کف ماشین میزند و بعد به او فهماندیم که این صدای برخورد ماشین با دستانداز است. یا مثلاً اولینبار که صدای بوق ماشین را در تهران شنید از جا پرید و نمیدانست صدای چیست. آقای عباسی، مدیر مدرسه نازنین که همراه ما بود، چند بار بوق ماشین خودش را زد و به او یاد داد که این صدای بوق ماشین است. مادر نازنین تعریف میکند که حالا صدای زنگ در را میشناسد و با شنیدش میرود تا در را باز کند. او تعریف میکند که تا مدتی شبها وقتی سکوت کامل برقرار بود نازنین میپرسید این چه صدایی است؟ و ما میگفتیم صدایی نمیآید تا اینکه فهمیدیم صدای تیکتاک ساعت که برای ما عادی شده را میگوید!
آموزگار مدرسه صابر تأکید میکند: از وقتی که نازنین صداها را میشنود ارتباطش با اطرافیان و همکلاسیهایش خیلی بهتر شده است. الان میتواند همکلاسیهایش را صدا بزند. نازنین قبلاً لجباز بود یا بهتر است بگوییم چون صدایی نمیشنید کلافه بود. اما الان آن لجبازی کمتر شده. خانم امیدیان آموزگار نازنین است و تعریف میکند اولین باری که نازنین در زد و وارد کلاس شد بعدازاین عمل بود. چون قبلاً درکی از علت در زدن و صدایی که ایجاد میکند نداشت اما حالا به بهانههای مختلف اجازه میگیرد و بیرون میرود تا موقع برگشت در بزند و صدایش را بشنود.
آقای رمضانی در مورد حرفزدن نازنین توضیح میدهد: ذهن او اکنون مثل یک ضبطصوت است که صداها را میگیرد و ذخیره میکند. نازنین چون از نوزادی قدرت شنوایی نداشته و بعد از آن هم در مقابل سمعک مقاومت میکرد حالا اصواتی که ما برای مفاهیم مختلف به کار میبریم برای او کاملاً بیمعنی است. دختر عزیزم اکنون هفتهای یک جلسه برای تربیت شنوایی، گفتاردرمانی و تنظیم دستگاه به اصفهان میرود که هزینه هر کدام جلسهای ۳٠٠ هزار تومان است. البته فواصل تنظیم دستگاه بهمرور زیاد میشود. او اکنون مفاهیم انتزاعی مثل محبت، عشق و… را درک نمیکند ولی مفاهیم عینی مثل آب، خودکار، مداد، غذا و… را دارد یاد میگیرد. امیدواریم که طی چند سال آینده بتوانیم شاهد حرفزدن نازنین باشیم و آن روز خوشحالی ما کامل میشود.
کد خبر 6093938